به نام ژينا، قربانی زنکشیحکومتی
به نام هما دارابی، و خودسوزیاش در اعتراض به حذف سیستماتیک زنان،
به نام دختران خیابان انقلاب، و بدعتهای آشکارشان در مخالفت با حجاباجباری،
و به نام تمام زنان و گروههای به حاشیهرانده شده تحت ستمی که این روزها خیابانها را بازپسگرفته و مقاومت را زندگی بخشیدهاند.
و هم صدا با معترضین در داخل ایران فریاد میزنیم: ژن، ژیان آزادی
ما، جمعی از فعالان فمینیست زن و افراد LGBTQIA+ در دیاسپورا و تبعید در کنار متحدان فمینیستی بینالمللیمان، امروز در همبستگی با خیزش مردم ایران، به ویژه کنشهای رادیکال زنان برای به چالش کشیدن نظام استبدادی مردسالار، سرمایهدار و بنیادگرای مذهبی، به خیابانهای جهان آمدهایم تا ضمن حمایت از این خیزش علیه سرکوب، قانون حجاباجباری، حذف ساختاری و هدفمند گروههای به حاشیهرانده شده جنسی-جنسیتی، اتنیکی-ملی، دینی و مذهبی اعتراض کنیم.
اکنون شعار ژن، ژيان، ئازادی در سراسر جهان طنین انداخته است. این شعار، نشانه همسرنوشتی ما در برابر جمهوری اسلامی، سایر قدرتها و دولتهای جنسیتزده است. وجوه فمینیستی خیزش اخیر در ایران نشان میدهد نه تنها میتوان بدون رهبر مبارزه کرد بلکه اساسا مبارزه فمینیستی نسبتی با نگاههای رهبرمحور بالا به پایین و وابسته به دولتها ندارد.
همین روزها که خیزش کردستان و مردم ایران به اوج خود رسیده است، رژیم جمهوریاسلامی با بمباران مقر احزاب کردستانی و مردم غیرنظامی در اقلیم کردستان خشونت در این منطقه را عادیسازی کرده و دست به بازداشت گسترده فمینیستها و فعالان مدنی زده است. بلوچستان نمونه دیگری از سرکوب به حاشیه راندهشدهگان است که اهالی این منطقه با کشتار وحشیانه توسط نیروی انتظامی و سپاه مواجه شدند.
از آغاز اعتراضات و خیزش مردمی، تا کنون افراد بسیاری از گروههای مختلف همچون شهروندان، دانشجویان، روزنامهنگاران و فمینیستها بازداشت شدهاند. همچنین از سرنوشت بسیار دیگر خبری موجود نیست و ناپدید هستند. جمهوری اسلامی حتی ابایی از کشتار کودکان در اعتراضات خیابانی و استفاده از کودکان به عنوان کودک-سرباز ندارد.
پس از گذشت ۴۳ سال از دوران زمامداری جمهوری اسلامی، حجاب به آینه تمامنمای جمهوری اسلامی بدل شده است، بهگونهای که خیره شدن به آن، پرده از مکانیسمهای حذف، تبعیض و محرومسازی زنان از کلیه امتیازات برمیدارد. حجاب برای حاکمیت ایران فقط یک پوشش یا کد اخلاقی نیست. جمهوری اسلامی آنچنان حیاتش به حجاب اجباری گره خورده است که لغو این قانون عملا به معنای خودکشی سیاسی و ایدئولوژيک اوست. زن، زندگی، آزادی/پوشش اختیاری
سیاستهای سرکوبگرانه و چندگانه رژیم اسلامی، اکنون به فروپاشی ساختاری آن منجرشده است که در خیابان شاهد آنیم. سیاستهایی چون: کنترل سکسوالیته و حق باروری: بدن ما، حق ما، سیاستهای خصمانه محیط زیستی و سیاستهای نئولیبرالی که زنان، افراد +LGBTQIA و گروه به حاشیه راندهشده بیش از سایرین از آنها آسیب دیدهاند.
این سیاستهای سرکوبگرانه که تقویت کننده آپارتاید جنسی و جنسیتی در جمهوری اسلامی بوده است، فقط محدود به ایران یا حتی منطقه خاورمیانه نیست. در حالی که دولتهای راستگرای فاشیست در غرب هر روز قدرت بیشتری میگیرند و با تبلیغ مهاجرستیزی و مسلمانستیزی بدنهای زنان و و افراد LGBTQIA+ را بیارزش و استثمار میکنند، ما بیش از پیش ضرورت اتحاد برای افشای دستهای مردسالاران سرمایهدار و نژادپرست، بنیادگرایی مذهبی را حس میکنیم.
ما خود را فمینیستهایی ضداستعمار، ضدسرمایهداری، ضد نژادپرستی و ضد تبعیض علیه افراد LGBTQIA+ تعریف میکنیم و در این راستا دست یاری به سوی فمینیستهای جهان، به ویژه فمنیستهای منطقه، دراز میکنیم.
ما باور داریم که رهایی از استثمار، استعمار، مردسالاری، نژادپرستی و دگرجنسگراهنجاری، سیسنورماتیویتی بدون تشکیل جبهههای متحد و همبستگی فراملیتی ممکن نیست. امروز ما بیش از هر زمان نیازمند نزدیک شدن برای پایانبخشی به دیکتاتوریهای مردسالار و سرمایهدارانه هستیم.
خیزش مردم ایران نقطه عطفی تاریخی در تداوم مبارزات زنان و گروههای به حاشیه رانده شده در طول تاریخ برای تحقق یک انقلاب فراملی فمینیستی است.